meghraz

meghraz

۱۳۹۵ مهر ۶, سه‌شنبه

۷۴: رویش خرمن گندم!

هوا سرد شده. باران بند می آید اما هوا همچنان سرد است. برگ های درختان زرد می شوند می ریزند، شکوفه می زنند، ولی هوا همچنان سرد است. باد می آید ، طوفان می شود ، نسیمی می وزد، هوا همچنان سرد است، جنگلی می سوزد ، سیلی روان می شود ، خورشیدی میگیرد، ماه هم در جوابش، ستاره ای بی فروغ می شود، شهاب سنگی از چله ی کمان رها می شود، هوا همچنان سرد است، چه می خواهد از جان ما، از استخوان هایمان. از شش هایمان، دود می شود در حلقمان، همچنان سرد است، به سردی جنازه ای متعفن، سردی اش می سوزاند. آتش جهنمی طلب باید کرد. تا بسوازند این سوزش زمهریر را... من را ، او را همه را بسوزاند. تا بهشت از چشمان سوخته اش بِروید!